توبه به معنای بازگشت است و در اصطلاحات عربی اسلامی به معنی بازگشت از گناه به سوی خداست.
توبه نصوح
توبه نصوح توبهای است خالص و بی هیچ عیب و نقص. توبه نصوح مساوی با ترک همهٔ گناهان و انجام تمام واجبات و جبران تمام سیئاتی که شخص مرتکب شدهاست. زیرا منظور شارع دین اصلاح انسانها است نه سختگیری و شدت عمل. نصوح مردی بود با هیئت و قیافهٔ زنانه. او در حمامهای زنان به کار مشغول بود و بخصوص دختر شاه را دلاکی میکرد و کسی هم به جنسیت حقیقی او پی نبرده بود. او سالیان متمادی بر این کار بود
مراتب توبه
توبه سه مرتبه دارد: توبه عام و خاص و اخص. توبه عام ترک گناه و سعی در عدم تکرار آن است و خاص آن، توبه از ترک اولی است و اخصّ، توبه از توجه غیر از خداست.
مهلت توبه
مرتضی مطهری در جواب به این سؤال که “تا چه زمان میتوان توبه کرد؟” با اشاره به حدیث «انینُ الْمُذْنِبینَ احَبُّ الَیَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین.» چنین پاسخ میدهد: خدای تبارک و تعالی، این رحمت مطلقه و کامله فرمود: ناله گنهکاران در نزد من محبوبتر است از تسبیح تسبیح کنندگان. بروید به درگاه خدای خودتان ناله کنید. فکر کنید تا گناهان به یادتان بیاید. به کسی نگویید؛ اقرار به گناه پیش دیگران گناه است، ولی در دل خودتان گناهانتان را در نظر بگیرید.
انسان تا در این دنیا هست و رشته حیاتش باقی است و تا وقتی که مرگ مستقیماً به او روی نیاورده است، مهلت برای توبه کردن دارد. تنها در وقتی که انسان در چنگال مرگ گرفتار است و هیچ امیدی به نجات ندارد، توبه مورد قبول واقع نمیشود. قبل از آن ساعات و لحظات آخر که در تعبیرات حدیثی «ساعت معاینه» نامیده شدهاست (یعنی لحظهای که انسان مرگ را و جهان دیگر را معاینه میکند و به چشم میبیند؛ در عین اینکه هنوز زنده است) توبه انسان قبول است ولی در آن لحظات توبه مقبول نیست. همچنان که در عالم آخرت هم توبه معنی ندارد. نه انسان در آنجا حال توبه پیدا میکند و نه فرضاً اگر بخواهد توبه کند- که قطعاً توبه واقعی نخواهد بود و فقط یک عمل ظاهری است- توبه او پذیرفتهاست.
آیات توبه
در قرآن کریم در آیات متعددی به توبه و توبه پذیر بودن خداوند متعال اشاره شده است، که از جملهٔ این موارد با موارد زیر اشاره کرد:
آل عمران ۸۹، القصص ۶۷، تحریم ۸، نساء ۱۷، طه ۸۲، نساء ۱۸، آل عمران ۱۳۵، نور۴۷ تا52
احادیث درباره توبه
روایت است شخصی نزد علی بن ابی طالب رفت. علی از او پرسید: آیا معنای استغفار را میدانی سپس چنین بیان فرمود که: اول آن پشیمانی از اعمال گذشتهاست و دوم، عزم هرگز به گناه برنگشتن؛ و سوم آ ن که حق خلق را به ایشان اداء نمایی تا به هنگام دیدار خدا (کنایه از عالم دیگر) هیچ پیامد بدی بر تو نباشد؛ و چهارم آن که همت گماری بر جبران هر واجبی که ضایع ساختهای و حق آن را اداء نمایی، پنجم آن که ملتزم شوی گوشتی را که از حرام (بر بدنت) روییده، به اندوه آبش کنی تا پوست به استخوان بچسبد و گوشتی تازه بین آنها بوجود آید؛ و ششم آن که بدن را درد اطاعت بچشانی همان گونه که حلاوت معصیت را به آن چشانیدی در این وقت است که میگویی استغفرالله.
مطهری در مجموعه سخنرانیهای خود (تحت عنوان توبه) با اشاره به حدیثی با مضمون مشابه این حدیث، دو شرط اول ذکر شده در آن را ارکان توبه (شروط لازم توبه) و دو شرط بعدی را شروط قبول توبه (شروط کافی توبه) و دو شرط آخر را شروط کمال توبه میداند.
از پیامبر اسلام روایت است که فرمود: توبه در نهایت خلوص آنست که باطن انسان همانند ظاهرش باشد و برتر.
او گفت: چنانست که بنده از گناه توبه کند چنانکه هرگز بدان بازنگردد.
به تأخیر انداختن توبه
در این مطلب قسمت هایی از کتاب “آزادی معنوی” به نوشته استاد شهید مرتضی مطهری را می خوانید.
“أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ (حدید/16). آیا نرسیده آن وقتی که این دلهای ما خشوع پیدا کنند، خاشع شوند، نرم شوند برای یاد خدا و به این قرآن حقی که از جانب خدا نازل شده است اعتنایی بکنیم، به تعلیماتش توجهی بکنیم؟!
پی در پی محرم بیاید، دلمان حداکثر به این خوش باشد که می رویم در جلسه ای شرکت می کنیم و قطره اشکی می ریزیم. واللَّه اینها کافی نیست. باید یک فکر اساسی به حال خودمان و اسلاممان بکنیم. بچه هایمان از دست رفتند، پسرهایمان از دست رفتند، دخترهایمان از دست رفتند، جامعه مان از دست رفت، یک فکری بکنیم، توبه کنیم. رکن اول توبه ندامت و پشیمانی است.
امام علی علیه السلام فرمود: اولین رکن توبه این است که روحت آتش بگیرد، مشتعل بشود. خودت را غرق در حسرت ببینی، غرق در ندامت و پشیمانی ببینی. چشمت را بر روی گناهانت باز کن، یک محاسبة الاعمالی برای خودت درست کن، از خودت حساب بکش، ببین روزی چند گناه کبیره مرتکب میشوی.
شیخ بهایی میگوید:
جدّ تو آدم بهشتش جای بود
قدسیان کردند بهر او سجود
یک گنه ناکرده گفتندش تمام
مُذنبی مذنب، برو بیرون خرام
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنّت شویای روسیاه؟
قرآن می فرماید آیا نرسیده است آن وقتی که دل مردم با ایمان، دل مردمی که ادعای ایمان میکنند نرم بشود برای پذیرش یاد خدا؟ قساوت قلب تا کی؟ غفلت و بیخبری تا کی؟ خوابیدن تا کی؟ حرام خواری تا کی؟ دروغگویی و غیبت کردن تا کی؟ شرابخواری و قماربازی تا کی؟ معصیت تا کی؟
این صدای خداست، مخاطبش هم ما مردم هستیم، خدا دارد به ما می گوید: ای بنده من، ای مسلمان! آن وقتی که ان دل تو می خواهد برای یاد خدا نرم و خاضع و خاشع بشود کی می خواهد برسد؟…”