تبلیغات متنی

عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

رامبد جوان که در حال حاضر با نگار جواهریان ازدواج کرده است و در حال حاضر بخاطر زایمان همسرش در کانادا به سر می برند قبلا 2 ازدواج ناموفق با ماندانا روحی و سحر دولتشاهی داشته است. در این مطلب به دلایل جدایی رامبد جوان از همسرانش می پردازیم.

 

گاهی سخت است که بتوان به راحتی از لابه لای روزمرگی های شخصیت های معروف به بطن زندگی آنها پی برد. شخصیت هایی که در بین مردم جایگاهی ویژه، با اخلاق، خوش خنده، موفق و …. دارند. مبحث امروز اولین همسر رامبد جوان خانم هنرمند ماندانا روحی است.

 

طی یک گفتگویی در حین اسباب کشی توانستیم از لابه لای حرفها و بگو مگوهای ماندانا و رامبد کمی به بطن زندگی و علت جدایی این دو زوج پی ببریم. با ما و این گفتگوی خواندنی و کمی عجیب همراه باشید.

 

رامبد جوان در اول دی ماه سال شمسی 1350 از خانواده‌ای سنتی در تهران با اصالت آذری زاده شد. روند شروع به کار هنری او به ترتیب در تئاتر، تلویزیون و همچنین سینما بوده می باشد.

 

او در یازده فیلم دیدنی و جذاب سینمایی به ایفای نقش پرداخته‌می باشد. او همچنین در یک قسمت از مجموعه تصویری و تلویزیونی پرطرفدار همسران نقش کوتاهی داشت و همچنین همین باعث حضور پررنگ او همچنین در مجموعه تصویری و تلویزیونی منزل و خانه سبز در نقش «فرید صباحی» شد.

 

نقش‌هایی که رامبد در سینما و همچنین تلویزیون ایفا می‌کند اکثرا و بیشتر جنبه طنز دارد. رامبد در 27 اسفند 1387 با سحر دولتشاهی ازدواج کرد و همچنین در 1393 از او همچنین جدا شد.

 

رامبد جوان آن روزها در حال اسباب کشی بود، قرار شد ساعت 8 شب در یک کافه به گفت و گو بنشینیم.

 

 

پرسش و پاسخ های خواندنی از ماندانا و رامبد جوان

ماندانا روحی در جواب یکی از سؤال ها می گوید :

مهم ترین ویژگی رامبد چیست؟

«رامبد گاهی مستلزم و نیاز دارد به غار تنهایی اش برود» . مجموعه «همسران» یادم می آید هنگام و زمانی که مردهای خانواده که جوون ترین شان رامبد جوان بود به غار تنهایی شان می رفتند.

 

منزل و خانه آنها هم مثل ۳جزیره می باشد . یک جزیره که متعلق به ۲ فرد یا شخص می باشد و همچنین ۲ جزیره جهت لحظه های تنهایی ، آن هم قدر منزل و خانه جوان و ماندانا خوش می گذرد که می خواهم یک آرزوی خوشبینانه بکنیم : «پیر نشی خانواده جوون!»

 

چرا آدم هایی که کار طنز می کنند معمولا در منزل و خانه جدی و همچنین عبوس اند؟

ماندانا : این در مورد رامبد صادق نیست. رامبد در منزل و خانه هم خیلی پر شور و همچنین هیجان می باشد، حالا یک مقدار جدی تر ولی باید توجه داشت متغایر و متفاوت از آن هم چیزی که می بینید، نیست.

 عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

 

رامبد جوان:

کمدین ها از افرادی خواهند بود که مقدار و اندازه و میزان انرژی ای که در روز مصرف می کنند ، زیاد می باشد. ناخودآگاه هنگام و زمانی که به منزل و خانه می آیند از همه آنها کم شده . بنابراین مقدار و اندازه و میزان انرژی کمتر می باشد ولی آن بداخلاق نیست.

 

گفته های بین دو زوج این چنین است ….

من بایستی و حتما اول تو را بشناسم تا بعد بتوانم باهات شوخی کنم . اول بایستی و حتما به لحاظ شکل بشناسمت،  بایستی و حتما عادت هایت را بدانم، بایستی و حتما رفتارهای تو را بدانم تا بتوانم باهات شوخی کنم پس آن هم نیاز به  جنبه های جدی دارد.

 

من وقتی که به منزل می رسم به لحظه های آرامش احتیاج دارم ؛آن هم لحظه های سکوت، و همچنین آن جوری نیست که انرژی نداشته باشم .

 

یعنی شکل عکسی که همه ازش دارند؟

ماندانا : رامبد کلا خیلی انرژیک می باشد. در منزل و خانه هم خیلی حضور پررنگی دارد . آن جوری نیست که در منزل و خانه رفتارش فرق کند ، بودن و همچنین نبودنش در منزل و خانه خیلی فرق دارد. همه چیز را با حضورش تغییر می دهد.

 

بعد از ازدواج عوض نشد؟
ماندانا : بهتر شد زیرا و به درستی که رامبد اهل خانواده می باشد و همچنین خانواده را دوست دارد. در خانواده ای پهناور بزرگ شده که خیلی محبت دیده، فکر کردن و اندیشیدن یکی از آرزوهایش بوده که یک زندگی خوب داشته باشد. جهت همین، بعد از ازدواج همه چیز بهتر شد.

 

با عادت های ناشناخته یا ناخوشایند چه کردید؟
ماندانا در حالت طبیعی اینها هم وجود دارد. هنوز هم بعضی خلق و خوهای رامبد برایم دوست داشتنی و جذاب نیست.

 

هنگام و زمانی که آنها را زیاد می بینید ، ناخوش و غمگین نمی شوید؟
ماندانا : در صورتی که بپذیری که آن آدم آن خصوصیات را دارد و همچنین تو نمی توانی تغییرش دهی ، خیلی خوب می باشد . من سعی می کردم خیلی چیزها را عوض کنم ولی کم کم پذیرفتم که رامبد همین می باشد ، بایستی و حتما بدون تغییر زیاد بپذیرمش .

 

هیچ وقت فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن نکردید خانواده تان بدون حضور بچه ناقص می باشد؟
رامبد ؛ آنکه با بچه خانواده شکل می گیرد ، نه آن طوری نیست . هنگام و زمانی که یک زن و همچنین مرد با هم ازدواج می کنند ، صاحب یک خانواده می شوند و همچنین بعد از آن هم ، بچه به دنیا می آید .

 

بچه، آن خانواده را کامل می کند. تا ازدواج نکنی به هیچ وجه معنی یک ارتباط و رابطه زن و شوهری را نمی فهمی و همچنین این که ویژگی های آن ارتباط و رابطه چقدر با همه چیز فرق دارد .

 

ماندانا دقیقا!
رامبد: آن قدر آن ارتباط و رابطه منحصر به فرد می باشد که شبیه هیچ چیز دیگر در دنیا نیست . شبیه هیچ ارتباط و رابطه ای نیست. بچه هم همین روش می باشد، یعنی خیلی خاص می باشد.

آدم تا بچه دار نشود نمی تواند در مورد اش نظر بدهد، آن قدر تجربه نابی می باشد.

 

ماندانا

در زندگی اش آدم فرهنگی و اجتماعی ای بوده ، من هم فرهنگی و اجتماعی بوده ام ولی هیچ کدام از آن ارتباط و رابطه ها ، شبیه زن و شوهری و همچنین در یک منزل و خانه زندگی کردن نیست .

تو در طول زندگی اجازه داری هنگام و زمانی که از همکارت ، رئیست ، عزیزترین دوستت ، فامیلت ، هر کسی که باشد ، دلخوری یا از سوی آنها اذیت شده ای ، ترکشان کنی .

 

می توانی تلفنت را قطع کنی ، می توانی بگویی خداحافظ ! من رفتم …
ماندانا: ولی حالا با زن شوهرت آن کار را بکن …
رامبد : اصلا نمی شود آن کار را کرد زیرا و به درستی که معنی ندارد .

 

تو هیچ وقت شده بخواهید آن شرایط را تجربه کنید ؟
رامبد : نه ، اصلا نمی می شود . جایش در آن ارتباط و رابطه نیست .

 

آن شرایط همخانه بودن نیست؟
ماندانا: نه ، شرایط زندگی جنسی و زناشویی می باشد .

 

رامبد: آدم به همخانه اش می تواند آن را بگوید ، به زنش نه ! در موقعت دعوا نمی می شود گذاشت و همچنین رفت . با هر آدمی می توانی دعوا کنی و همچنین بروی ولی در صورتی که تو ۲روز بگذاری بروی ، همسرت می گوید:

 

۲ روز دارد چه کار می کند ؟ کجاست؟
ماندانا : نمی می شود .
رامبد: به خاطر اینهاست که می گوییم منحصر به فرد می باشد . هنگام و زمانی که داشتم ازدواج می کردم ، تعریف کردم که دارم ازدواج می کنم و همچنین آن کارها جایش در آن ارتباط و رابطه نیست .

 

در آن تعریف ، دیگر چه چیزهایی بود؟
رامبد: آن تعریف وارد شدن به یک زندگی جدید و همچنین جدید و تو و تازه بود ؛ یعنی تغییر همه چیز .

 عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

 

در زندگی مشترک تنبیه هم هست؟
رامبد : تنبیه وجود ندارد ، تفهیم می باشد .
ماندانا : در زندگی مشترک بایستی و حتما حرف زد . در صورتی که پیشامد جدید ای به وجود می آید بایستی و حتما در مورد اش حرف زد و همچنین به پس نتیجه آن می شود که رسید .

 

رامبد : ما همدیگر را تنبیه نمی کنیم بلکه چیزی را به هم تفهیم می کنیم .
ماندانا : پیشامد جدید ای که پیش می آید بایستی و حتما در آن هم موقع حرف زد . در صورتی که حرف نزنیم همه چیز جمع می می شود و همچنین بعد از جایی می زند بیرون .

 

رامبد: من مجبور کاری کنم که تو کاری را که من دوست ندارم ، انجام ندهی . من می خواهم تفهیم کنم . ماندانا فهرستی دارد از کارهایی که دوست ندارد و همچنین رامبد انجام می دهد ، من هم فهرستی دارم ، از کارهایی که دوست ندارم و همچنین ماندانا انجام می دهد .

 

یا می توانم از شریک زندگی ام بخواهم آن کار را نکند ، یا در انجام اشتباهش به تحمل کردن می رسم ؛ یعنی می گویم که تحمل می کنم که آن یک جایی می زند بالا ، یا می پذیرم که آن کارها را آدمی که با من زندگی می کند نمی تواند انجام ندهد .

 

ماندانا : ما همه راه هایی را که یک زندگی بایستی و حتما طی کند ، رفتیم ، تا به اینجا برسیم . ما با هم حرف زدیم ، تا به آن نقطه رسیدیم .

 

رامبد : تلاش کردیم تا قِلق های هم را بفهمیم .

 

چقدر از قلق ها بهره بری و استفاده خاص می کنید؟
ماندانا : زیاد . بهره بری و استفاده از قلق ها ، تدبیر و همچنین سیاست به درد بخوری می باشد .
رامبد : بهره بری و استفاده از آنها درست می باشد . خب ، پدر من دوست دارد هنگام و زمانی که خواب می باشد ،

 

تلویزیون روشن نباشد ، و همچنین من هم خاموشش می کنم . من یک لطفی به تو می کنم ، تو هم یک لطفی به من می کنی دیگر .

 

خیلی با هم حرف می زنید؟
رامبد: آره ، اکثرا و بیشتر هم در مورد خودمان .
ماندانا: از آن هم جایی که رامبد خیلی پرمشغله می باشد ، ما چندان فرصت حرف زدن نداریم ولی باید توجه داشت آن حرف زدن خیلی زیاد باعث خوشحالی آدم می می شود ؛ چرا که حرفت را به گوش طرف می رسانی .

 

مهم ترین دلیل ازدواجتان چه بود؟
رامبد : یک جایی از زندگی احساس می کنی تنها زندگی کردن دیگر برایت کافی می باشد . احساس می کنی چیزی داری که می خواهی با کسی شریک شوی . می خواهی خبر خوشحال کننده ات را به کسی بگویی که به مقدار و اندازه تو خوشحال می شود .

 

می خواهی شادی ات آن جوری دو برابر می شود ، به مقدار و اندازه ات سهیم باشد تا غم کم می شود و همچنین شادی زیاد آنکه می نامند تا آخر عمر در غم و همچنین شادی هم شریک هستیم ، من جنبه اقتصادی و مالی زندگی را تأمین می کنم ، ماندانا از آن جنبه اقتصادی و مالی بهره برداری می کند ، جهت ساخته یا ایجاد یک شرایط خوب . من می روم شکار می کنم ، ماندانا می ریزد .

 

ماندانا : به هر حال داشتن کسی مثل رامبد دوست داشتنی و جذاب می باشد و همچنین اصلا ساده نیست . و همچنین با توجه به آنکه روحیات ما به هم نزدیک می باشد ، می توانیم زندگی کنیم . از نظر نگاه هم در بعضی مسائل به هم نزدیک نیستیم ولی قلبا همدیگر را دوست داریم .

 

منظورتان از روحیات چیست؟
ماندانا : علایق مشترک بسیاری داریم .
رامبد : هر دومان یک جایی علاقه به بالا رفتن مان شبیه هم می باشد . زمانی می خواهی ریسک کنی در صورتی که همراهت با تو نباشد ، خوب نیست . هی مجبوری به خاطر او آرام قدم بردرای تا فاصله ات زیاد نشود .

 

تو همراه هم بوده اید ؟
رامبد : بله !
ماندانا : من خیلی رامبد را درک می کنم ، آدم سختی می باشد . ارتباط و رابطه داشتن باهاش خیلی پیچیده می باشد . شبیه همه آدم ها نیست . آدمی می باشد که نگاهش خاص می باشد . من خیلی چیزها را کنار رامبد یاد گرفتم .
رامبد : من هم خیلی چیزها را کنار ماندانا یاد گرفتم !

 

کجاها احساس کردید رامبد خیلی برایتان خاص می باشد؟
ماندانا : رامبد به چیزهای درست خیلی نظر دارد .
مثلا ؟

 

ماندانا : رامبد خیلی اخلاق گراست . مثلا آنکه من و همچنین رامبد مثلا همه آدم ها مشکل داشتیم و همچنین به جایی رسیدیم که دیدیم نمی توانیم یک چیزهایی را تحمل کنیم . شاید در صورتی که خیلی ها بودند اراده و تصمیم راسخ می گرفتند بروند دنبال یک زندگی دیگر ولی جهت رامبد آن مهم بود که آن زندگی را نگه دارد .

 

آن جهت من خیلی مهم می باشد ، نمی خواست مدارا کند . قدر آن چیزی را که داشت ، می دانست . جایی که خیلی آدم ها وا می دادند .

 

رامبد : آن هم چیزی که گفتم زن و همچنین شوهری فرق دارد ، مثل بچه دار شدن . تو هنگام و زمانی که بچه ای به دنیا می آوری ، نمی توانی بگویی آن بچه ام زشت می باشد یا مقدار و اندازه و میزان هوشش خوب نیست ، برود یکی دیگر بیاید . نمی می شود به زنت هم بگویی برو یکی دیگر بیاید . بایستی و حتما آن را داشته باشی .

 

آن مال من می باشد زیرا و به درستی که انتخابش کردم به زور که وادارم نکردند . زیرا و به درستی که انتخاب کردم بایستی و حتما ادامه بدهم و همچنین قواعد آن بازی را رعایت کنم .

 

خسته نشدید از تلاش جهت ارتباط و رابطه ؟
ماندانا: خسته هم شده ام ولی باید توجه داشت بایستی و حتما بگذاری دوره خستگی بگذرد .

 

با هم می گذرد یا بدون هم؟
ماندانا : شاید با هم ، شاید هم بدون هم ، در اثر زندگی دستت می آید کجا بایستی و حتما به طرفت فضا بدهی که نفس بکشد .
رامبد: آن خیلی مهم می باشد .

 

ماندانا : کجا بایستی و حتما نزدیک شوی . کجا بایستی و حتما سؤال نکنی که از سؤال خسته می می شود .
رامبد : فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن می کنم با آن حرف هایی که ما می زنیم ، تو بعد از آن گفت و همچنین گو زود می روید ازدواج می کنید .

 

ماندانا : رامبد بعد از ازدواج همه را تشویق می کرد که ازدواج کنند . او مبلغ ازدواج شده بود .

 عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

محمد خاتمی عقد رامبد جوان و همچنین ماندانا روحی را خواند

 

ازدواج برایتان ریسک نبود ؟
ماندانا : دائما ازدواج ریسک دارد ، آن هم هم با کسی که آن قدر مورد توجه می باشد . باهاش می روی بیرون ، می گردی ، همه نشانش می دهند .

 

از آن همه توجه به رامبد ناخوش و غمگین نمی شوید؟
ماندانا : می شدم ؛ اول ها خیلی ناخوش و غمگین می شدم . بعد جهت خودم جا انداختم اوایل ناخوش و غمگین می شدم زیرا و به درستی که می دیدم همه آن قدر به رامبد توجه می کنند .

 

اصلا همه به او توجه می کردند . آن را جهت خودم جا انداختم من بایستی و حتما درک می کردم و همچنین عمیقا درک کردم . رامبد روابطش گسترده و همچنین زیاد می باشد . در صورتی که قرار بود که حساس باشم که قبلا بودم خیلی به من فشار می آمد ، پذیرفتم که رامبد مورد توجه می باشد .

 

رامبد: پیشامد جدید اعتماد می باشد .
ماندانا : من به عشق رامبد به خودم مطمئنم . در صورتی که هم قرار باشد چیزی از دست برود می رود و همچنین کاری نمی می شود کرد .

 

از آن عشق مضر و همچنین بد بهره بری و استفاده نکرده اید؟
ماندانا : نه ! رامبد اصلا اجازه نمی دهد ازش مضر و همچنین بد بهره بری و استفاده می شود .

 

رامبد : یک چیزی می باشد که تعریف فردی یا شخصی خود آدم می باشد . من از یک چیزهایی بدم می آید ؛ پشت کسی حرف زدن ، زیرآب کسی را زدن و همچنین نان کسی را بریدن .

 

من تلاش می کنم آن کار را نکنم حداقل عمدی نکنم ، البته یک بار آن کار را کرده ام . حالا در صورتی که ماندانا بگوید بیا با هم زیر آب کسی را بزنیم ، من قبول نمی کنم .

 

نمی گویم زیرا و به درستی که ماندانا می خواهد ، قبول . اینجا مرز من می باشد . اینجا تعریف من می باشد . من حاضر نیستم به هر کاری تن بدهم .

 

آن اعتقادها جهت تو چطوری می باشد؟
ماندانا : من هم با رامبد هم عقیده ام . یک جورهایی من و همچنین رامبد شبیه هم هستیم و همچنین زیرا و به درستی که توانستیم با هم مطابق و یکدست شویم ، ارتباط و رابطه مان جا افتاد .

 

بعد از چه مدت؟
ماندانا: بعد از یک ارتباط و رابطه طولانی تا عشق مان پخته می شود . دیگر خام نیستیم .
رامبد: هیجان ابتدایی و اولیه را ندارد ولی پخته شده .

 

تو چه کار کردید تا اعتماد به دست بیاورید؟
رامبد : زحمت کشیدم .
ماندانا : رامبد جهت چیزی که باور دارد ، زحمت می کشد؛ خیلی هم زیاد . رامبد اجازه می دهد خودت باشی .

 

فداکاری بیش از حد نکرده ای؟
ماندانا: نه ، افراطی نه!
رامبد : ماندانا آدم مهربانی می باشد ؛ خیلی زیاد مهربان می باشد بلند پرواز و همچنین معقول می باشد . آدمی می باشد که اهل معاشرت می باشد . رک ، باهوش و همچنین مهمان نواز می باشد . همه اینها باعث می می شود ماندانا در حالی که با تو همراه می باشد ، استقلال را حفظ کند .

 

آن خیلی خوب می باشد . کسی که به مقدار و اندازه تو جهت خودش فضا می خواهد . مخالفت می کند لذت قسمت و بخش می می شود هنگام و زمانی که بفهمی می خواهد جهت دو فرد یا شخص کار خوبی انجام دهد . مخالفت می کنی و همچنین بعد می بینی منطقی می باشد .

 

من و همچنین ماندانا هر دو یک جوری مثل هم هستیم . هر دو می خواهیم مدیر باشیم . گاهی تقسیم مدیریت کرده و همچنین گاهی هم در محدوده همدیگر مدیریت می کنیم . من گاهی زیاد فضولی می کنم .

 

بعد چی می می شود؟
رامبد : بحث ، بحث ، بحث . بعد هر کسی می رود جهت خودش ، بعد بر می گردیم طرف هم .
ماندانا : آن چیزها را نباید بگذاری بماند . رامبد پرمشغله می باشد . من نمی توانم توقع یک زن معمولی را از رامبد داشته باشم .

 

چیزهای کمتری از رامبد می خواهم . پذیرفته ام که آن شرایط رامبد می باشد . هی غر نمی زنم . من بایستی و حتما حرفه رامبد را درک کنم .

 

انتظار یک زن کدبانو را از ماندانا دارید؟
رامبد: جاهایی هم سنتی ام .
ماندانا رامبد از یک خانواده آذری می باشد ، تنها پسر خانواده هم هست . بعد در خانواده ای پهناور و بزرگ شده که خیلی زیاد خانوادگی زندگی می کردند . آنها زیاد با هم رفت و همچنین آمد دارند .

 

رامبد : خب ، منزل و خانه که می آیم دلم شام می خواهد .
ماندانا : از در می آید تو هی می گوید: «من گشنمه» . من پذیرفته ام که رامبد هم اکنون موقعیتش آن جوری می باشد .

 

بعد ماندانا بایستی و حتما غذا درست کرده باشد

رامبد : نه ، خیلی وقت ها هم از بیرون غذا گرفتیم .
حرفمان در مورد وظیفه ماند ، تقسیم نقش ها بر چه اساسی بوده؟

 

ماندانا : توقع نداشتم که رامبد یک کارهایی را بکند . بعد دیدم که با آن همه توقع ، رامبد نمی تواند کارهایی را انجام دهد . آن آدم آن می باشد ، من خصوصیاتش را پذیرفتم .

 

من نمی توانم از رامبد توقع داشته باشم که کارهای منزل و خانه را انجام بدهد زیرا و به درستی که اصلا آن جوری نیست مدلش آن جوری نیست . آن چراها بود ولی از یک جا گفتم خود «چرا» بد می باشد . من دیگر نمی گذارم انظار و افکار منفی بیاید زیرا و به درستی که اعتماد دارم دیگر با خودم نمی گویم رامبد حالا سر کار چه کار می کند .

 

هم اکنون وظیفه من ، آن می باشد که رامبد به حرفه اش برسد . من هم به لذت ها و همچنین آرزوهایم می رسم و همچنین فضای منزل و خانه را هم مدیریت می کنم .

 

رامبد : ماندانا در زندگی معاشرت دارد و همچنین مشغله ای که خودش به آنها می رسد . در صورتی که کاری باشد که مجبور می شود برود و همچنین در زندگی خصوصی دخالتی نداشته باشد ، من بایستی و حتما باشم . خب ، آن جوری نیست که من بگویم تو نباید بروی زیرا و به درستی که من هم کار دارم .

 

ماندانا : من نمی گذارم رامبد از کارهایش بیفتد .
رامبد : ماندانا زیرا و به درستی که زمان را خودش می تواند مدیریت کند ، مدیر منزل و خانه هم هست . گاهی هم بایستی و حتما سر یک میز گرفته می شود بگذاریم کنار ، آن اتفاق بایستی و حتما بیفتد نمی توانم بگویم آن کار را نمی کنم.

 

یک جاهایی من تنبلی می کنم گاهی خودم را لوس می کنم و همچنین خیلی هم لوسم زیرا و به درستی که در یک خانواده سنتی زندی کرده ام و همچنین فرصت بوده به بچه ها رسیدگی می شود . من لوس شدم در منزل و خانه ، بعد در حرفه ای بودن لوسم کرده اند .

 

بازیگری آدم را لوس می کند . من زیرا و به درستی که وقت بسیاری داشتم جهت لوس شدن ، لوس شدم ، گاهی ۱۸ساعت سرکارم . منزوی هم نیستم . من در بده و همچنین بستانم با آدم ها ؛ از کارگردان گرفته تا کسی که چایی می ریزد .

 

من با همه دوستم . بعد می آیم اینجا خوم را لوس می کنم . همچنین و علاوه بر آن هم ، گاهی آن قدر کلافه ام که بایستی و حتما یکی جمعم کند .

 

ماندانا : اینجا من توقعم را پایین می آورم و همچنین می گذارم رامبد باشد .
رامبد: من یک مقدار بسیاری انتقادی ام . هنگام و زمانی که می بینم چیزی خطاست ، رک می گویم .
ماندانا: کاملا کارگردانی می کند .

رامبد: از آن هم طرف هم بدی را می گوم ، هم خوبی را آن را هم کنار بقیه چیزها بگذارید .

 

نقطه های منفی را در ارتباط و رابطه با ماندانا چگونه و چطوری مطرح می کنید؟
رامبد: همه جور .

 

آن رک گویی چقدر برایتان مهم می باشد؟
رامبد : من یک مقداری خودخواهم و همچنین در صورتی که خودخواه نبودم بازیگر نمی شدم . می گویم من آن جوری فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن می کنم ، در صورتی که به او برخورد ، می پرسم چرا به تو برخورد .

 

در صورتی که در کار باشد خیلی به من ربط ندارد . در صورتی که در موقعیت ارتباط و رابطه با ماندانا باشد ، می گویم آن کارت اشتباه می باشد و همچنین باعث می می شود ما ضرر کنیم . شده من یک جوری گفتم که ماندانا به اش برخورده . گاهی جبران کردم گاهی هم گفتم همین که هست . ماندانا بررسی کردن می کند و همچنین می فهمد که درست بوده .

 

ماندانا : رامبد خیلی به محیطش توجه می کند ، پس چیزی را همین جوری نمی گوید و همچنین نمی می شود .

 

رامبد : جهت من واژه ها مهم اند . واژه ها برایم معنی دارند زیرا و به درستی که سعی می کنم چیزی را الکی نگویم ، الکی هم نمی شنوم .

 

هیچ وقت آدم ها را سوژه نمی کنید؟
ماندانا: رامبد آدم ها را دست کم نمی گیرد . ممکن می باشد چیزی به نظرش بامزه بیاید . من آن کار را می کردم یا متلک هم می گفتم . از رامبد یاد گرفتم متلک نگویم . رامبد خیلی آدم جدی ای می باشد .

 

هم اکنون ارتباط و رابطه تان عاشقانه می باشد یا عاقل شده اید؟
رامبد: هر چیزی بلدی می خواهد ، عشق هم بلدی می خواهد ، خیلی هم بلدی می خواهد . در ارتباط و رابطه ، ظرافت ها را یاد می گیری . تو هر قدر عاقلانه تر رفتار کنی ، بهتر عشق می ورزی . با معاشرت با دیگران فرق دارد ، هنگام و زمانی که با یکی هستی همه چیزت مشترک می باشد .

 

در صورتی که شرایط زندگی ات به هم بریزد ، به هیچ کس غیره ای ربط پیدا نمی کند ولی به او ربط دارد . هر قدر من آسیب ببینیم ، ماندانا هم آسیب می بیند در هر شرایطی ، اقتصادی ، عاطفی ، فرهنگی و اجتماعی .

 

چند ماه بعد از آن مصاحبه رامبد جوان و همچنین ماندانا روحی از هم جدا شدند.

 عکس های خفن و نیمه لخت ماندانا روحی اولین همسر رامبد جون

 

آقای کمدین پس از یک گفتگوی شیرین و خواندنی، با دلدادگی های گاه و بیگاه همسر خود را طلاق داد. طلاق به صورت توافقی انجام شد و همچنین آقای کمدین جهت دلجویی از همسر خود منزل‌شان در نیاوران را به او می‌بخشد.

پربازدید هفته
پربازدید ماه

عکس های خنده دار

عکسهای دیدنی و جالب